پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
باز هم همان حكايت هميشگي است ...
نوشته شده در 5 دی 1391
بازدید : 184
نویسنده : Vaezi1992

 

- پيش بيني هواشناسي براي هواي امروز باران بوده و كمي برف اما گفته طول نميكشد و تا پايان روز توده ي هواي برفي بيرون ميرود . با خود فكر ميكنم ... ميشود نرود ؟!!! ميشود اين  هوايِ ديوانه ي باران و برف همين جا بماند ... هي برف بيايد ...هي باران ... هي هوا ابري باشد ... عبوس باشد ... ميشود امروز و فردا توده ي اين هوايِ ديوانه جايي نرود ؟!!!  تا كنار اين هواي ابري و باراني چايي بخوري ، فيلم ببيني ، پتو را تا گردنت  بالا بكشي و هي نگاه كني به آسمان و پرنده ها و گربه هايي كه از سردي هوا و باران پناه برده اند به گوشه گوشه ي حياط !!!

 

- خودم هم براي خودم عجيب شده ام . گاهي آنقدر بيخيالِ مسائلي ميشوم كه از خودم تعجب ميكنم . گاهي فكر ميكنم سرم چقدر پاره سنگ بر ميدارد !!!  گاهي حرفها و مسائلي هست كه شايد بايد برايشان غصه بخوري ، حرص بخوري ، لج كني به خودت ، عذاب وجدان بگيري ، اما آنقدر زود فراموششان ميكنم كه براي خودم هم عجيب است .

 

- يك آدمهايي هستند كه در نظر همه منفورند و من نگاهشان كه ميكنم دلم برايشان ميسوزد . هي فكر ميكنم ميبينم بد نيستند كه ، اگر شرايط برايشان محيا بود شايد رفتارهايي نميكردند كه ديوانه به نظر برسند ، كه ديگران بگويند اينها ديوانه اند ... با اينكه رفتارهاي احمقانه ايي دارند و من توهين را در نگاه و رفتارشان ميبينم اما با احترام نگاهشان ميكنم ، با احترام و آرام سلام ميكنم ، حتي اگر جواب سلامشان از روي نفرت باشد ، حتي اگر تصورات باطلي در مورد من داشته باشند . يك آدمهايي هم هستند كه در نظر همه خوبند ، محترمند و من هر چقدر تلاش ميكنم دوستشان داشته باشم نميتوانم ، فقط توانسته ام از روي ادب خوب تحملشان كنم .

 

- وقتی به یه آهنگ یا ترانه برمی‌خورم که خیلی خوشم میاد ازش، دیوانه‌وار، بارها و بارها بهش گوش می‌کنم. ميشه تنها آهنگي كه توي ماشين شنيده ميشه و ديگراني كه سوار ماشين من ميشند هم مجبور به شنيدن ميشند . ميشه يه توفيق اجباري واسشون . هی پشت سر هم تکرار می‌شه. تا دیگه خسته می‌شم. اون وقت می‌ذارمش کنار. تا یه مدت خیلی زیاد که یهو دوباره دلم بخواد بهش گوش بدم. یادش بیفتم و برم سراغش.

 

- گاهي به يه شعري توي اين ترانه ها ميرسي ، اصلا به يه متن يا شعر قشنگي يه جايي ميرسي كه دلت ميخواد اون شعر رو بفرستي واسه كسي ، كه اصلا بهش تقديم كني ، كه اصلا بهش بگي اين حرفِ دل ِ منه ، اما تو گوشيت با اون همه شماره ذخيره شده هيچ كس رو پيدا نميكني ، هيچ كسي نيست كه تو واسش پيام و شعر عاشقانه بفرستي و فكر كنم اين خيلي درد داره ... همين چند شب پيش بود دلم خواست ترانه ي  صبوري  نعمت الهي رو ارسال كنم ... هيچ كس نبود و خيلي درد داشت ...

 

 


:: موضوعات مرتبط: نوشته های عاشقانه , تصاویر عاشقانه , ,



یه حالی دارم ... نگفتنی ...
نوشته شده در 5 دی 1391
بازدید : 205
نویسنده : Vaezi1992

 

 

اصلا خودم هم نميدانم دليلش چيست ! خوبم ... سالمم ... شادم ... هيچ چيزي نيست كه غمگينم كند ... يعني تمام بودنهايي كه موجب غم ميشود ديگر عادي شده اند و تكراري و چيزي اگر تكرار شود كه ديگر غم ندارد ... دلتنگي ندارد ... غصه ندارد ...

اصلا خودم هم نميفهمم اين حال نا خوبم براي چيست ؟!!!  اصلا از اول هفته گذشته بي دليل احساس ميكردم راه گلويم گرفته است . هي محكم آب دهانم را قورت ميدادم و به گردنم نگاه ميكردم ببينم نكند تيروئيدم بالا آمده است . هيچ چيز نبود . احساس كردم بايد فرياد بزنم . نياز دارم جايي باشم و داد بزنم شايد رها شوم از اين گرفتگي ... نزدم ... نشد كه جايي باشم و داد بزنم . گفتم شايد ديوانگي باشد تنها و بي دليل داد بزنم  .... يادم آمد به حرف پزشكي كه ميگفت : هر وقت غصه داشتي خودت را تخليه كن ! گريه كن ! جايي كه كسي نباشد ... ساعت ها گريه كن ... بغض كه بكني غمباد ميگيري و اينكار را  با خودت نكن ... شايد حالا غمباد گرفته ام ؟!!!  غمباد اين مدليست ؟!!!! راه گلويت را سد ميكند ؟!!!! اما من هر چه فكر ميكنم دليلي براي بغض پيدا نميكنم . اين اواخر حرفي نشنيده ام كه بغض داشته باشد ... نگاهي نديده ام كه بغض داشته باشد ... حقارتي نچشيده ام كه بغض داشته باشد ... يعني ... يعني هيچ كدام از نگاهها و حرفها و حقارتهاي تحميل شده جديد نبوده اند كه ... همان قديمي هاي تكراري بوده اند ... همان ها ... همان ها كه پيشترها برايشان بغض ميكردم و گاهي گريه ....

بگذريم ... حال خراب خودم كم بود !  امروز فيلم سنگ صبور را هم ديده ام . گلشيفته را هم ديده ام . غصه ها و نگاه هاي غمبارش را هم ديده ام .  درد هايش را هم ديده ام . حرفهايش را هم شنيده ام . حال خراب خودم كم بود ... نگاه پر درد و مستاصل ِ گلشيفته هم اضافه شد ...

 

پينوشت :

- فكر كنم خدا كلا حااال ميكنه از يه همچين بنده ي با جنبه و پر حوصله ايي ... هر کاری دوست داره میکنه ... ما هم که هی نگاش میکنیم میگیم ...شکرت


:: موضوعات مرتبط: نوشته های عاشقانه , تصاویر عاشقانه , ,



انقد مرا سرد کرد.....
نوشته شده در 8 آذر 1391
بازدید : 215
نویسنده : Vaezi1992

 

 

انقد مرا سرد کرد،از خودش...ازعشق...که حالا به جای دل بستن،

یخ بسته ام!!

 اهای روی احساسم پا نزارید لیز میخورید...

 

رفت از پیشم من و دل هر دومون مردیم


:: موضوعات مرتبط: نوشته های عاشقانه , ,



چرا بهونه میاری......
نوشته شده در 8 آذر 1391
بازدید : 306
نویسنده : Vaezi1992

 

چرا بهونه میاری,واسه جدایی از دلم// اسون نبوده داشتنت,اسون نمیدمت گلم

نذار واسه جداییمون, دلت بهونه بیاره// اگه میخای جدا بشی ,اینم خودش راهی داره

بیخودی دعوا کن باهام,همش بکن بگو مگو//هرچی تو خونست بشکنو ,هرچی بدم میاد بگو

وقتی خاستم اروم بشم ,پا روی غیرتم بذار//فکر منو اصلا نکن,زجرم بده دیوونه وار

وقتی میگم حق با توء, بیشتر باهام لجبازی کن//وقتی که تسلیمت شدم ,دوباره از نو بازی کن

حتما میام کنار تو, دست روی شونت میذارم///دستمو پس بزن به من, بگو که تنهات بذارم

شاید برم کنار در, نذارمت که رد بشی///اونطوری مجبورت کنم, از روی نعشم رد بشی

یاشایدم که اخرش ,به عادت بچگیا//کفشاتو قایم بکنم, نری به این سادگیا

اما بازم تو میریو, میبینی نقشه تم گرفت//من موندمو گلایه هام ,که باز دعاهام نگرفت

راستی فقط میخای بری, یکمی اروم تر برو//همین واسه من بسته که ,بیشتر نگاه کنم تورو

 

 ببین چی به سرم اومد که روزام مثل شب تارهههههههههههه

 

نمیدونم از کجا بود

نمیدونم به کجا رفت

همش از خودم میپرسم که چرا رفت؟اون کجا رفت

آخه اون بود همه دنیام

 


:: موضوعات مرتبط: نوشته های عاشقانه , ,



الو؟؟...
نوشته شده در 8 آذر 1391
بازدید : 214
نویسنده : Vaezi1992

 

 

 

الو؟؟... خونه خدا؟؟ خدایا نذار بزرگ شم

الو ... الو... سلام

کسی اونجا نیست ؟؟؟؟؟

مگه اونجا خونه ی خدا نیست؟

پس چرا کسی جواب نمی ده؟

یهو یه صدای مهربون! ..مثل اینکه صدای یه فرشتس. بله با کی کار داری کوچولو؟

خدا هست؟ باهاش قرار داشتم. قول داده امشب جوابمو بده.

بگو من می شنوم .کودک متعجب پرسید: مگه تو خدایی ؟من با خدا کار دارم ...

هر چی می خوای به من بگو قول می دم به خدا بگم .

صدای بغض آلودش آهسته گفت یعنی خدام منو دوست نداره؟؟؟؟

فرشته ساکت بود .بعد از مکثی نه چندان طولانی:

 

 

نه خدا خیلی دوستت داره.مگه کسی می تونه تو رو دوست نداشته باشه؟

بلور اشکی که در چشمانش حلقه زده بود

 

 با فشار بغض شکست وبر روی گونه اش غلطید وباهمان بغض گفت :

اصلا خدا باهام حرف نزنه گریه می کنما...

بعد از چند لحظه هیاهوی سکوت ؛

بگو زیبا بگو .هر آنچه را که بر دل کوچکت سنگینی می کند بگو...دیگر بغض امانش را بریده بود

بلند بلند گریه کرد وگفت:

خدا جون خدای مهربون،خدای قشنگم می خواستم بهت بگم تو رو خدا نذار بزرگ شم تو رو خدا...

چرا ؟این مخالف تقدیره .چرا دوست نداری بزرگ بشی؟

آخه خدا من خیلی تو رو دوست دارم قد مامانم ،ده تا دوستت دارم .اگه بزرگ شم نکنه مثل بقیه

فراموشت کنم؟

نکنه یادم بره که یه روزی بهت زنگ زدم ؟نکنه یادم بره هر شب باهات قرار داشتم؟

مثل خیلی ها که بزرگ شدن و حرف منو نمی فهمن.

مثل بقیه که بزرگن و فکر می کنن من الکی می گم با تو دوستم.

مگه ما باهم دوست نیستیم؟

پس چرا کسی حرفمو باور نمی کنه ؟

خدا چرا بزرگا حرفاشون سخت سخته؟مگه این طوری نمی شه باهات حرف زد...

خدا پس از تمام شدن گریه های کودک گفت:

آدم ،محبوب ترین مخلوق من.. چه زود خاطراتش رو به ازای بزرگ شدن فراموش می کنه...

کاش همه مثل تو به جای خواسته های عجیب من رو از خودم طلب می کردند

تا تمام دنیا در دستشان جا می گرفت.

کاش همه مثل تو مرا برای خودم ونه برای خودخواهی شان می خواستند .دنیا برای تو کوچک است ...

بیا تا برای همیشه کوچک بمانی وهرگز بزرگ نشوی...

کودک کنار گوشی تلفن،درحالی که لبخندبرلب داشت در آغوش خدا به خواب فر
و رفت.


:: موضوعات مرتبط: نوشته های عاشقانه , تصاویر عاشقانه , ,



ببخش...
نوشته شده در 8 آذر 1391
بازدید : 240
نویسنده : Vaezi1992

 

 

خب انصافت کجاست چشم انتظارم

شمردم روزامو خیلی گذشته

اگه بی من خوشی حرفی ندارم

 


 

ببخش اگه بیاد تو چشمامو رو هم میزارم ...هر شب تو رویای منی....چیکار کنم! دوستت دارم

 

 


:: موضوعات مرتبط: نوشته های عاشقانه , تصاویر عاشقانه , ,



دلم گرفته خدا کاری بکن زود باش
نوشته شده در 8 آذر 1391
بازدید : 376
نویسنده : Vaezi1992

 

دلم گرفته خدا کاری بکن زود باش 


 

آسمون چشمای من یه عمره بی تو ابریه

از کی تا حالا گل من جواب خوبی بدیه؟

چرا باید این همه تو حق من جفا شه؟

چرا باید نمیرم وقتی اون از خداشه

آره قسمت نبود و خود تو بی وفا شدی

همه زندگیم چرا رفیق نیمه راه شدی

بانی این بلا شدی

مگه یک بار واسه من بغضی تو اون گلوت بود؟

نگو که سخته جدایی میدونم که آرزوت بود

تو واسم هر چیزی بودی غیر گل برای گلدون

تو واسم هر چیزی بودی مایع دق دشمن جون

دیگه رفتم

خداحافظ...

 

  

 

 


 

 چی میشه وقتی که تنهام توی اوج گوشه گیری

 

تو بیای آروم کنارم دستای منو بگیری

چی میشه وقتی که نیستم بری گوشه اتاقت

از رو دلتنگی مث من گریه ها بیان سراغت

چی میشه بشنوم از تو کسی غیره من نداری

خیلی دوست دارم بجز من به کسی محل نزاری

خیلی دوست دارم تو این عشق

حس کنم پای تو گیره

تا بهت میگم خداحافظ

دوست دارم گریه ات بگیره

 

 

دوست دارم گریه ات بگیره

 


:: موضوعات مرتبط: نوشته های عاشقانه , تصاویر عاشقانه , ,



sms عاشقانه.............
نوشته شده در شنبه 13 آبان 1391
بازدید : 230
نویسنده : Vaezi1992

اگر كسي ديوونت بود تو عاشقش باش…اگر عاشقت باشه تو دوستش داشته باش…اگر دوستت داشته باشه بهش علاقه نشون بده…اگر بهت علاقه نشون داد فقط لبخند بزن…اينطوري وقتي هميشه يك پله ازش عقب باشي اگر
يه وقت خسته شد و يك پله جا موند تازه ميشين مثل هم



:: موضوعات مرتبط: نوشته های عاشقانه , اس ام اس , ,
:: برچسب‌ها: sms , عاشقانه , جمله , عاشقونه , جملات زيبا , ,



صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد